فقط نظر ندید ها .....

 یه شعر با حال 

دو نفر دختر خوشتیپ و سوسول! // دوش از دردسر مشق نجاتم دادند!

دست و پایم بگرفتند و سوارم کردند! // پفک و بستنی و ماچ پر آبم دادند!

توی این منظومه‌ی شهری چه تماشاکردیم! // آن دو باهم جملگی شکلاتم دادند!

آب انگور و هویج و کیوی و آب انار // آنقدر بود که انگار فراتم دادند!

تا سر صبح خرامان همه جارا گشتیم! // صبح یک بربری و چای و نباتم دادند!

سفر علمی! و رویایی ما گشت تمام! // جمله‌ای فحش از کلماتم دادند!

چون به خود آمدم از دیدن آن خواب لذیذ! // صبح ظاهر شده بود بس که تکانم دادند!

مادرم گفت بلند شو که کلاست دیر است // پس از آن لقمه‌ای از نان بیاتم دادند!

اشک از دیده چکید و مخ من تیر کشید! // چو به من توی کلاس ریز نمراتم دادند

  نظر یادتون نره // چون مرا خوشحال همی شوم دادند

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیل چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:03 ب.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ متن قشنگ و با احساسی بود . لذت بردم . برات آرزوی موفقیت بیشتر دارم . منم به روزم . درباره تنهایی و خدا و عشق نوشتم . به امید دیدار .. سهیل دوست همیشگی تو

خودمم دیگه ممل چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:14 ب.ظ

سلام حاجی خوبی چه خبر؟

نی دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:17 ب.ظ

بابا ما هی از دست این فرشته ها فرار میکنیم باز مان دنبالمون با نمی خوام اه به چه زبونی بگم ؟ ای بابا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد